خنده دور همی
*تو «اسم، فامیل»، سر غذا دعوامون می شد،
می رفتیم پیش بزرگترها تأییدیه می خواستیم که مثلا گوسفند پلو داریم یا نه؟! موز پلو حتی!!/
* حالا همه دکتر و مهندس و خلبان هم نشدین نشدین ها، مملکت به نجار، بقال و میوه فروش و بنا و ... هم نیاز داره. از ما گفتن بود!/
*وارد یه مهمونی می شی، یه عده زیادی برات پا
می شن... حالا می خوای با همه احوال پرسی کنی... تنوع جملاتت به صفر می رسه:/
سلام، حال شما؟/
سلام، حال شما چطوره؟/
سلام، احوالتون؟/
سلام، خوبین؟ خونواده خوبن؟/
سلام، حالتون چطوره؟/
و این دوره گردش ادامه دارد./
* دقت کردی وقتی یکی بهت می گه: اگه یه سؤال ازت بپرسم، راستش رو بهم می گی؟ نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی می افتی ؟!/
*دارم مسواک می زنم، بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیب پیرهنم، می گه: یه دستی هم به دندونای ما بکش!/
* دوستم گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره... منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته، با نارگیل زدم تو سرش./
* اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون، زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی! تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده!!/
* می گن پول چرک کف دسته؛ دست ما هم که کلا آنتی باکتریال!!/
* مدرسه: سه سیب داریم، دو تای دیگر از مجید
می گیریم، حالا چند تا سیب داریم؟/
مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم، به هر یک چه مقدار می رسد؟/
امتحان: مجید 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تأخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!/